سپاس زندگی ترانهای با صدای مرسدس سوسا
ترانه های فلکلوریک و اجتماعی / 2255 views / پربازدید شاخص
مرسدس سوسا Mercedes-Sosa
سپاس زندگی ترانهای با صدای مرسدس سوسا
مرسدس سوسا (Mercedes Sosa) متولد نهم ژوئیه سال 1935 و درگذشته ی 4 اکتبر سال 2009 و اهل آرژانتین از مطرح ترین و تاثیر گذارترین خوانندگان آمریکای لاتین به شمار می آید.
مرسدس سوسا به نام های مستعار “نوای آمریکای لاتین، “مارتا ” و “نوای سرزمین ” هم شناخته میشود.
صدای گرم و پر غم مرسدس سوسا به او کمک کرد تا از درد و رنج مردمش بخواند و به طور مستقیم با حکومت های دیکتاتور آن زمان های آمریکای لاتین به مبارزه بپردازد.
سوسا بارها توسط این حکومت ها تهدید به مرگ شد، به طوری که در یکی از اجرا ها از ترانه ی “سپاس زندگی ” ماموران نظامی آرژانتین حمله کردند و کنسرت را برهم زدند و پس از آن صدای مرسدس سوسا را ممنوع اعلام کردند و او را از آرژانتین تبعید کردند.
ترانه ی سپاس زندگی پس از سرنگونی پینوشه توسط جان بائز بازخوانی شد، همینطور پس از زلزله ی شیلی در سال 1389 هم توسط دیگران بارها خوانده شده. سپاس زندگی پس از سرنگونی فرانکو در اسپانیا بر سر زبان ها افتاد و مردم همه جا این ترانه را زمزمه میکردند.
ترانه ی سپاس زندگی به زیبایی هرچه تمام تر به ستایش و وصف زندگی می پردازد، شادی و اندوه در این ترانه به واسطه ی موسیقی با هم مخلوط شده است و مضمون این ترانه را غنی تر کرده است.
اما این سپاس از زندگی صرفا به خاطر زندگی کردن نیست! بلکه سپاس از زندگی برای چشم بصیرتی است که به انسان ها بخشیده، به خاطر گوشی شنوا است، به خاطر پایی برای رفتن و راهی برای رسیدن است. سپاس به خاطر چشمان زیبای محبوب است، سپاس به خاطر قلبی است که خوبی و بدی را تشخیص میدهد، سپاس به خاطر لبخند و سپاس به خاطر تمام چیزهایی است که زندگی به ما بخشیده است.
به راستی ترانه ی سپاس زندگی “Gracias a la vida”، سپاسی شایسته و ترانه ای است که تمام مردم جهان باید آن را بارها بشنوند، این ترانه را میتوان ترانه ای اعتراضی دانست، وقتی زندگی تمام این چیزها را به ما بخشیده، چه کسانی و چرا باید آنها را از انسانها بگیرند؟!
- Listing ID: 4557
-
ترجمه اثر:
ترجمه فارسی ترانه “Gracias a la vida”:
سپاس از زندگی، که به من چیزهای زیادی داد.
دو پرتو نورانی داد که وقتی باز میشوند،
به خوبی میتوانم سیاهی را از سپیدی تمیز دهم.
و بنگرم پس زمینه پر ستاره را در آسمان بالای سرم
و ببینم از میان انبوه مردمان،
کسی را که دوستش دارم.
سپاس از زندگی، که به من چیزهای زیادی داد.
گوشی داد تا با تمام وسعتاش
ضبط کنم – شب و روز – آوای جیرجیرک و قناری را،
چکشها و توربینها و آجرها و طوفانها را،
و صدای دلنشین محبوبم را.
سپاس از زندگی، که به من چیزهای زیادی داد.
صدا و الفبا را داد
و با آنها کلماتی که بیندیشم و بیان کنم:
«مادر»، «دوست»، «برادر» و روشنایی بتابد
به مسیر روحی که عشق میورزد.
سپاس از زندگی، که به من چیزهای زیادی داد.
توان رفتن داد با پاهای خستهام.
با آنها از شهرها و گودالها گذشتم،
از درهها و دشتها، کوهها و بیابانها،
و از خانه تو، از خیابان و حیاط خلوت ات.
سپاس از زندگی، که به من چیزهای زیادی داد.
دلی را داد که باعث میشود چهار ستون تنم بلرزد
وقتی که میبینم میوه و ثمره ذهن آدمی را.
وقتی که میبینم خوبی چقدر از بدی فاصله دارد.
وقتی که میبینم در روشنی چشمان تو…
سپاس از زندگی، که به من چیزهای زیادی داد.
بلند خندیدن و اشتیاق را داد.
با آنها شادی و رنج را تمیز دادم،
دو مادهای که به ترانههایم شکل میدهند،
و به ترانههای تو نیز هم که همچون همان اند،
و به ترانههای همه که همان ترانههای من اند.
سپاس از زندگی، به خاطر همه آنچه به من ارزانی داشت.
درباره فریبرز ذبیحیان
دانشآموخته مدیریت کسب کار، مترجمی همزمان، مدیر و مدرس انجمن کارآفرینان فنی و حرفهای، مدرس دورههای آی تی ضمن خدمت کارکنان دولت،
نوشتههای بیشتر از فریبرز ذبیحیانThis site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.